این پارت هم جاهای تلخ داره هم جاهای شیرین.
عکس سگ دیمین😍👆
فقط برید ادامه. یعنی این دیمین واقعا خنگه یا خودش رو زده به خنگی؟
یعنی من موندم چرا باید شخصیتی که بعدا ممکنه به اولین دوست روح کش مرینت تبدیل بشه اینقدر خنگ باشه؟😣
خب از عنوان معلومه که چیه. برید عکسا رو ببینید.
اولین نفر:
مرینت دوپان چنگ
دومین نفر:
نینو دوپان چنگ
سومین نفر:
الیا سزار
نفر چهارم:
ادرین اگراست
نفر بعدی:
ادرینا اگراست
بعدی:
لایلا راسی(قول میدم اونقدری که فکر میکنید ادم بدی نیست. البته تو داستان)
نفر بعدی:
سوفیا کاستیفر
بعدی:
فیلیکس گراهام(فامیلیش اینه)
بعدی:
لیزا گراهام(خواهر فیلیکس. حالا بعدا اشنا میشید)
بعدی:
لوکا کوفین
اخرین نفر:
دیمین الکساندر.
یه حسی بهم میگه که خیلی از شما تا الان روی خیلی عکسایی که دیدید قراره کراش بزنید.😚😈
یکی از دوستان پرسیده بود اسم این اهگ چیه؟ عزیزم اسم این اهنگ: Every time I Cry هست که معنیش میشه: هر بار که گریه می‌کنم
برید ادامه. دوستان. و جا داره از زمان بندی زیادی فوق العاده برادرم تشکر کنم که هروقت میخوام تو لپ تاپ تایپ کنم مدام ازم درس ریاضی پایه چهارم میپرسه و نمیزاره درست به رمان فکر کنم.
پارت جدید اوردم. شخصیت جدید اوردم. شخصیتی مرموز و عجیب اوردم. از همه مهم تر. اسلحه ی تربیتی جدید واسه ی خواننده ها اوردم.
برید ادامه.
ما فکر کردیم امروز یک روز عادیه
درست مثل باقی روز ها
فکر کردم این یک جابجا شدن بین پایه های تحصیلیه
و فقط این نبود
نه قطعا امروز یک روز عادی نبود
ادمای عجیبی دیدم
ادمایی که مرده بودن
هیولا های ترسناکی رو دیدیم
هیولا هایی که قلب نداشتن
ادمای عجیبی دیدیم
ادمایی با توانایی های خاص
(دو بار تکرار)
پیش به جلو!
رو به روته!
فرصت رو بقاپ!
اون شمشیر رو از زیر خاک بکش بیرون!
تو الانشم دستت به خون اغشته است!
امروز رو دوره کن!
امروز اولین روزیه که با یک شمشیر مراقب دوستاتی!
دوستایی که به خوبی تو نمیتونند ببینند!
(بی تکرار )
رو به جلو!
از پشت حمله کن!
و با همین شمشیر دشمنانت رو نابود کن!
رو به روته!
کسی که دوستات رو تهدید میکرد
جلوته!
بکشش!
و گرنه اون تو و دوستانت و باقی انسان های بیگناه رو میکشه!
احضارش کن!
روح کمکی ات رو احضار کن!
بسازش!
بهش شکل بده!
و کاری کن به شمشیری غیر قابل شکستن و خطرناک تبدیل شه!
بیا این بازی رو شروع کنیم. پیش به سوی ماجرا های تازه و نیرو هایی تازه و خفن تر از آن!
برچسب برای نویسنده ها
# روح نباشید_کامنت دهید
ما فکر کردیم امروز یک روز عادیه
درست مثل باقی روز ها
فکر کردم این یک جابجا شدن بین پایه های تحصیلیه
و فقط این نبود
نه قطعا امروز یک روز عادی نبود
ادمای عجیبی دیدم
ادمایی که مرده بودن
هیولا های ترسناکی رو دیدیم
هیولا هایی که قلب نداشتن
ادمای عجیبی دیدیم
ادمایی با توانایی های خاص
(دو بار تکرار)
پیش به جلو!
رو به روته!
فرصت رو بقاپ!
اون شمشیر رو از زیر خاک بکش بیرون!
تو الانشم دستت به خون اغشته است!
امروز رو دوره کن!
امروز اولین روزیه که با یک شمشیر مراقب دوستاتی!
دوستایی که به خوبی تو نمیتونند ببینند!
(بی تکرار )
رو به جلو!
از پشت حمله کن!
و با همین شمشیر دشمنانت رو نابود کن!
رو به روته!
کسی که دوستات رو تهدید میکرد
جلوته!
بکشش!
و گرنه اون تو و دوستانت و باقی انسان های بیگناه رو میکشه!
احضارش کن!
روح کمکی ات رو احضار کن!
بسازش!
بهش شکل بده!
و کاری کن به شمشیری غیر قابل شکستن و خطرناک تبدیل شه!
بیایین اینقدر ادرین ادرین کردید ادرین رو اوردم. بعدا یک نفر دیگه هم میخوام بیارم ولی یک خواهش دارم. دمپایی هاتون رو غلاف کنید بعد برید ادامه.
