قولی که زیرپا گذاشته شد:p23(مشکل)
حوصله آهنگ گذاشتن ندارم. کامنت یادتون نره/
آلینا: نمیدونم فقط برام عجیبه.
دیمین: نگران نباش حتما دلیلی داره.* به روبه رو نگاه می کند* به هر حال ما دیگه نمیتونیم از آقای فو راجب چرایی اینکار بپرسیم.
الکسی: رسیدیم. تبدیلم کن!
*الکسی لباسی می پوشه که خز داره و دمی مانند مار داره*
الکسی: لونه دو قلو حلقه مار!
*ماه استخوانی و بزرگی از اون به ظاهر دم الکسی به هیولا حمله میکند*
الکسی: الان!
دیمین:*شمشیرش رو از غلاف در میاره* برش نیش ماه!
*و هیولا به وسیله ی حمله ی آبی رنگی که به شکل هلال ماه است از وسط نصف میشود*
دیمین: بالاخره تموم شد.
آلینا: الکسی!
الکسی: چیه؟
آلینا: بذار منم کمک کنم! همه ی کارا رو تنهایی انجام نده!
الکسی: باشه حالا بعدی رو تو انجام بده. میگما دیمین...هی حالت خوبه؟
دیمین: اه اه اه...هوف! *به دیگران نگاه میکند* چیزی داشتی میگفتی؟
الکسی: نه میخواستم بدونم وقتی هیولا بعدی...
دیمین*می دود*: شرمنده بچه ها من نیستم فعلا.
الکسی: ولی...
آلینا: ولش کن. خودمون از پسش بر میاییم.
*کنار رود*
(دیمین)
اه اه اه اه... لعنتی! من چه مرگم شده؟ چرا از وقتی اون دختره مرینت رو دیدم مدام حالم بد میشه؟ انگار اصلا خودم نیستم. به هر حال من باید اون دختره ماریان رو احضار کنم.
*عکس ماریان رو جلوی خودش میذاره*
حالا عکسه درسته؟ نمیدونم فقط میدونم اینو تو کشوی وسایل مادر پیدا کردم. ولی قطعا این عکس اون دختره مرینته.