قولی که زیرپا گذاشته شد:p22(چرا من مثل بقیه نیستم؟)
(مرینت)
نینو: مواظب خودت باش.
من: باشه.
*کمی بعد*
هوای تازه عجب کیفی داره. عجیبه ولی امروز یه حس عجیب دارم حسش درست مثل اون روزیه که اون پسره رو دیدم. یعنی بالاخره میتونم بفهمم اون کیه؟
(بالای شهر)
:*نقابش رو از دهانش میزنه کنار و غرولند میکنه* اووووففف. چه گرمه. ببینم مطمئنی این کارا لازمه.
: اینقدر غر غر نکن الکسی.
الکسی: میدونم. ولی*به پسر بغل دستی اش نگاه میکنه* بگو ببینم دیمین تو هم با اینکه این کارا غیر ضروری هست موافقی؟
دیمین: میدونی چیه؟ اونجا اونقدر بوی تعفن و لاشه میده که تا دو ماه تو دماغت میمونه.
: دیدی؟
الکسی: میدونی چیه آلینا؟ تو از اخرین باری که از این ماموریت ها انجام دادیم تغییر نکردی.
دیمین: آخرین بار؟ کی؟
آلینا: 50 سال پیش.
الکسی:*روبه دیمین* میدونی تو خیلی شبیه اونی.
دیمین: منظورت چیه؟
الکسی: اخلاقت، طرز صحبت کردنت، حتی شلختگی موهات مخصوصا الان که موهات رو سیاه کردی.
دیمین: من موهام رو سیاه نکردم.
الکسی: باشه حالا هر چی تو بگی. میگما تو با کشتن اون هیولا ها مشکلی نداری؟ منظورم اینکه یه ذره عجیبه که...
دیمین: من فقط یه انسانم الکسی. اون چیزی که بقیه میگن نیستم.
الکسی: اخه معمولا رنگ موی سیاه نماد شیاطینه.
دیمین: احمق نصف روح کش های انجمن روح موهاشون سیاهه!
الکسی: پس سیاه بودن مو نشونه ی چی بود؟
آلینا: نشونه ی خر بودن شما دوتاست!
الکسی: نه اون موی قرمز بود.
دیمین: احمق موهای تو هم قرمزه.
*الکسی ضایع میشود*
الکسی: بیخیال حالا بیایید زودتر تمومش کنیم.
دیمین: آره متوجه ام. اونجاست!*به روبه رو اشاره میکند.*
الکسی: آفرین داری وارد میشی! {لباس دیمین تغییر کرده. دفعه قبل لباسش یه جور لباس سیاه قدیمی بود. ولی الان یه لباس سیاه نسبتا نینجا مانند پوشیده. البته اگر اون شمشیر بزرگ رو حساب نکنیم.}
آلینا: میگما دیمین.
دیمین: چیه؟
آلینا: چرا تو مثل بقیه روح کش ها یه جواهر جادویی نداری؟
دیمین: نمیدونم. آقای فو بهم نداد. شاید چون انسان هستم نداد.
آلینا: ولی اگر یه انسان معمولی باشی که ندادنش عجیب تر میشه.
دیمین: منظورت چیه؟
آلینا: نمیدونم فقط برام عجیبه.