قولی که زیر پا گذاشته شد: پارت 2
تو بهم قول دادی
قول دادی تنهام نزاری
اما....
تو به قولت عمل نکردی!
و منم قراره تورو نابود کنم
برام مهم نیست که تو قهرمانی یا ابر شرور
فقط میخوام شاهد خورد شدنت باشم.
کت نوار: نمیدونم که این کار چه عواقبی ممکنه واسمون داشته باشه ولی بهتر از اینکه از ترس اینکه ما رو بگیرند و بکشند توی یه انبار قایم شیم.
کاراپیس: موافقم.
کوئین بی: باشه ولی باید جواهراتمون رو توی عمیق ترین جای دنیا مخفی کنیم. تا دست کسی بهشون نرسه.
لیدی باگ: درسته. چون ادما بلد نیستند که چطوری با این جواهرات کار کنند.
کت نوار: همه موافقن؟ درسته؟
مایورا: من موافقم.
کاراپیس: من موافقم.
کت نوار: من موافقم
کوئین بی: موافقم.
لیدی باگ: اگه نباشم هم چاره ی دیگه ای ندارم.
رینا روژ: موافقم.
کت نوار: پس. فردا صبح قبل از طلوع افتاب مراسم رو انجام میدیم.
کاراپیس: قبوله.
[صبح]
لیدی باگ: ما گرد هم امدیم تا مراسمی مقدس را اغاز کنیم.
کت نوار شروع میکنه: حاکم و ملکه افرادی که تاجی از جنس خون دارند.
رینا روژ: دلقک و مشاور کسانی که حیله ای در سر دارند.
کاراپیس: نگهبانانی از جنس نور, سربازانی از جنس ظلمت.
کوئین بی: شورش گرانی که حکومت حاکم را قبول ندارند.
لیدی باگ: و جادوگرانی که به انسان مبدل شدند................ادامه دارد..............