تو بهم قول دادی

قول دادی تنهام نزاری 

اما....

تو به قولت عمل نکردی!

و منم قراره تورو نابود کنم

برام مهم نیست که تو قهرمانی یا ابر شرور

فقط میخوام شاهد خورد شدنت باشم.

کت نوار: نمیدونم که این کار چه عواقبی ممکنه واسمون داشته باشه ولی بهتر از اینکه از ترس اینکه ما رو بگیرند و بکشند توی یه انبار قایم شیم.

کاراپیس: موافقم.

کوئین بی: باشه ولی باید جواهراتمون رو توی عمیق ترین جای دنیا مخفی کنیم. تا دست کسی بهشون نرسه.

لیدی باگ: درسته. چون ادما بلد نیستند که چطوری با این جواهرات کار کنند.

کت نوار: همه موافقن؟ درسته؟

مایورا: من موافقم.

کاراپیس: من موافقم.

کت نوار: من موافقم

کوئین بی: موافقم.

لیدی باگ: اگه نباشم هم چاره ی دیگه ای ندارم.

رینا روژ: موافقم.

کت نوار: پس. فردا صبح قبل از طلوع افتاب مراسم رو انجام میدیم.

کاراپیس: قبوله.

[صبح]

لیدی باگ: ما گرد هم امدیم تا مراسمی مقدس را اغاز کنیم.

کت نوار شروع میکنه: حاکم و ملکه افرادی که تاجی از جنس خون دارند.

رینا روژ: دلقک و مشاور کسانی که حیله ای در سر دارند. 

کاراپیس: نگهبانانی از جنس نور, سربازانی از جنس ظلمت.

کوئین بی: شورش گرانی که حکومت حاکم را قبول ندارند.

لیدی باگ: و جادوگرانی که به انسان مبدل شدند................ادامه دارد..............